پانزده عبارت منفی در خدمترسانی به مشتری
همگی ما میدانیم که وقتی صحبت از خدمت به مشتری در میان باشد، گفتار نیکو و لحن مثبت از اهمیت خاصی برخوردار است. اما بسیاری از فروشندگان هنوز از واژهها و عباراتی استفاده میکنند که به مشتری تصویری نادرست القا میکند و در ذهن او از تجربه خرید تاثیر منفی باقی میگذارد.
بکارگیری برخی ازعبارات باعث خدشه وارد کردن به فروش و احتمالا از دست دادن مشتری میشود. در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
۱- نمیدانم
مشتری از فروشنده انتظار ندارد که همه چیز را بداند ولی وقتی صحبت از پاسخگویی به یک سئوال یا درخواست در مورد کالا در میان است، از فروشنده این توقع را دارد که به حرفهی خود تا حدی اشراف داشته باشد که بتواند به سئوالات وی پاسخ دهد.
بهتر است بگویید: “این سئوال خوبی است؛ اجازه بدهید جواب آنرا برای شما پیدا کنم.”
۲- جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود.
ممکن است سیاست فروشگاه شما به گونهای باشد که استرداد کالا را مجاز نداند. خوب است که این امر را به اطلاع مشتری برسانید اما فروشنده لازم است انعطافپذیر باشد و برای حفظ یک مشتری اجازه استرداد یا تعویض کالا را بدهد.
بهتر است بگویید: “اجازه بدهید ببینیم اگر مطابق میل شما نیست چطور میتوانیم رضایت شما را جلب نماییم.
۳- خونسرد باشید
شاید در خدمترسانی و پاسخگویی به مشتری جملهای بدتر از این نباشد. اگر مشتری از عصبانیت در حال انفجار است بهترین برخورد سکوت است. اجازه بدهید مشتری صحبتش را به اتمام برساند و وقتی کاملا خود را تخلیه کرد، احساس بهتری خواهد داشت و برای پذیرش راه حل آمادگی پیدا میکند.
بهتر است بگویید: “من از شما عذرخواهی میکنم.”
۴- این کالا را ندیدید؟
اگر مشتری به دنبال کالای خاصی میگردد احتمال دارد که قبلا آنرا جستجو کرده، اما نیافته است. معنی آن این است که یا کالا به اتمام رسیده است و یا جایی در فروشگاه وجود دارد. حتی اگر مشتری قبلا به دنبال آن نگشته باشد، بهترین نوع خدمت به مشتری این است که وی را برای یافتن جنس مودرد نظر همراهی کنید و یا اینکه در انبار به جستجوی آن بروید.
بهتر است بگویید: “بله، از این جنس داریم، اجازه بدهید ببینم آیا در انبار هست.”
۵- ساعت کار ما تمام شده است.
در پایان روز، کاری که کارکنانی که شیفت کاری آنها به پایان رسیده است تمایلی به انجام آن ندارند این است که پس از اتمام ساعت یک مشتری را در فروشگاه بپذیرند. پیش از اینکه یک فروش بالقوه را از دست بدهید به این نکته توجه کنید که شاید مشتری ساعت کار مغازه را نداند و یا حتی نداند که ساعت چند است.
بهتر است بگویید: “ساعت تعطیلی فروشگاه ساعت … و ساعت شروع به کار آن ساعت …. است. آیا کاری هست که بتوانم خیلی سریع برای شما انجام بدهم؟”
۶- خرید شما همین است؟
شاید مشتری از این عبارت برداشت منفی نداشته باشد اما واقعیت این است که این عبارت را فروشندگان بیش از حد استفاده میکنند که استفاده از آن یک فرصت فروش را از بین میبرد.
بهتر است بگویید: “آیا کالای … ما را دیدهاید که همراه با آنچه شما خریدهاید استفاده میشود؟” یا “آیا تا بحال از فلان کالای ما استفاده کردهاید؟”
۷- چیزی که میخواهید آن طرف است.
پیش آمده است که از زبان یک فروشنده گرفتار یا بیتفاوت این نوع سرویسدهی نامناسب را شنیدهایم. گاهی به یک جهت نامعلوم اشاره میکند و زمانی حتی سر خود را بلند نمیکند که به مشتری اطلاعات دهد. به همه فروشندههای خود تفهیم کنید که این نوع پاسخگویی به زبان آوردن یک “نه ” بزرگ است.
بهتر است بگویید: “با من بیایید من به شما نشان میدهم که کجاست.”
۸- من نمیتوانم این کار را انجام دهم.
یکی دیگر از عباراتی که بار معنی منفی دارد و نمیبایستی توسط هیچ فروشندهای بکار رود، همین جمله است. یا اختیارات فروشنده باید افزایش یابد ویا اینکه به وی آموزش داده شود که برای حل مسائل دشوار به سرپرست یا مدیر فروشگاه مراجعه نماید.
بهتر است بگویید: “کاری که میتوانم انجام دهم این است که …”
۹- این بخش به من مربوط نمیشود.
ممکن است که همینطور باشد، اما این چیزی است که قطعا مشتری تمایلی به شنیدنش ندارد. به فروشنده میبایست آموزش داد که با تمام فعالیتهای موجود در فروشگاه آشنایی یابد، یا دست کم بداند که در مورد بخشهای مختلف با چه کسی تماس بگیرد.
بهتر است بگویید: “من با کمال میل شما را پیش کسی میبرم که بیشتر از من در مورد این بخش اطلاعات دارد.”
۱۰- ما الان این کالا را تمام کردهایم.
در یک فروشگاه پیش میآید که یک نوع جنس تمام شود و مشتریان نیز این را می دانند. اگر به مشتری بگوییم که چه زمانی این کالا در فروشگاه موجود خواهد بود احتمالا آنرا از جای دیگری تهیه خواهد کرد. اما بهتر است فعالتر عمل کنیم و پیشنهاد کنیم که با او تماس خواهیم گرفت اما از او نخواهید که بابت این مسئله با شما تماس بگیرد.
بهتر است بگویید: “الان از این کالا در مغازه نداریم اما … روز دیگر خواهیم داشت. ممکن است لطفا نام و شماره تلفن خود را به من بدهید تا با شما تماس بگیریم و اطلاع دهیم؟”
۱۱- این بر خلاف سیاست فروشگاه ماست.
در بازار رقابتی امروز، فروشنده نمیتواند قابل انعطاف نباشد. داشتن خط مشی و سیاستهای خاص در هر فروشگاهی از اهمیت خاصی برخوردار است. اما مهمتر آن است که مشتری را راضی نگهداریم از این عبارت فقط وقتی استفاده کنید که از یک سیاست به غلط استفاده میشود.
بهتر است بگویید: “سیاست مغازه ما این است اما قصد داریم آن را تصحیح کنیم. من میتوانم در حال حاضر این کار را برای شما انجام دهم که …”
۱۲- من اینجا تازهکار هستم.
به دلایلی بعضی از فروشندگان فکر میکنند با بیان این عبارت خود را خلاص میکنند. اما در حقیقت به مشتری ربطی ندارد که شما تازه آمدهاید، او فقط میخواهد با کسی سروکار داشته باشد که به وی اطلاعاتی را که لازم دارد بدهد و اورا به نتیجه ای که میخواهد برساند.
بهتر است بگویید: “لطفا مرا قبول کنید، برای کمکی که نیاز دارید در خدمت شما هستم.”
۱۳- گوشی …
این عبارت یا نظایر آن باید به کلی فراموش شوند؛ راههای مودبانهتری برای بیان این مفهوم بدون اینکه مشتری را آزرده کند وجود دارد.
بهتر است بگویید: “ممکنه خواهش کنم چند لحظه پشت خط منتظر باشید؟”
۱۴- الان سر من شلوغ است.
آیا تا به حال این جمله را از زبان یک فروشنده شنیدهاید یا خودتان گفتهاید که: “بهخاطر مشتری است که کاری برای انجام دادن دارم.” اگر در کار خردهفروشی هستید حتما به این مسئله اندیشیدهاید. حقیقت این است که بدون وجود مشتری، در یک فروشگاه کاری برای انجام دادن وجود ندارد.
بهتر است بگویید: “خوشحال میشوم که به شما خدمتی بکنم.”
۱۵- شما اشتباه میکنید.
البته همیشه این مشتری نیست که درست میگوید، اما فروشنده هم هرگز نباید بگوید شما اشتباه میکنید. بهترین برداشت از آن این است که دارید او را سرزنش میکنید.
بهتر است بگویید: “فکر میکنم سوءتفاهمی پیش آمده است.”