ریسکهای بازاریابی
شنبه 16 نوامبر 2013 |
2,440 بازدید
یه بازاریابِ جارو برقی درِ یه خونهای رو میزنه؛
به محض این که خانمِ خونه در رو باز میکنه، قبل از اینکه حرفی زده بشه، بازاریاب میپره تو خونه و یه کیسه کود گاوی رو روی فرش خالی میکنه و میگه: اگه من قادر به جمع کردن و تمیز کردنِ همهی اینها با این جاروبرقی قدرتمند نباشم حاضرم که تمامِ این “کودهای گاوی” رو بخورم!
خانوم میگه: سُــسِ سفید میخوای یا قرمز؟
بازاریاب: چرا؟
خانوم: آخه چند وقته برقِ خونهی ما قطعه ..!