آیا کسب و کار شما نیاز به مشاور در حوزه بازاریابی دارد؟
اوضاع اقتصادی امروز، شرایط پیچیده راهاندازی یک کسب و کار جدید و وجود رقبای بسیار زیاد در هر شغلی باعث شده است که درصد موفقیت کاهش یابد. ما با اصطلاحاتی از قبیل اینکه اوضاع کسب و کار خوب نیست، فروش پایین است روبهرو هستیم و یا بعضاً میگویند که نقدینگی در میان مردم پایین است (مردم پول ندارند) و رغبت زیادی برای خرید ندارند.
بر خلاف تصور هیچ کدام از موارد ذکر شده صحیح نیست. خواهش می کنم کسانی که با این عقیده مخالف هستند، ناراحت نشوند و فقط با خونسردی ادامه این مطالب را بخوانند.
اینکه میبینید در جامعه امروز تورم بالاست اتفاقاً نشان از بالا بودن نقدینگی در دست مردم است و البته نقدینگی که سرگردان است و در تولید و راهاندازی کسب و کارهای جدید سرمایهگذاری نمیشود. این سرمایه ای سرگردان یک روز از بازار سکه سر در میآورند و یک روز در بازار ارز و روز دیگر در بازار مسکن. هیچ برنامه مدونی برای جذب این سرمایهها نیست. بسیاری فکر میکنند که فقط دولت است که باید برای جذب سرمایههای سرگردان فکری بکند.
مسئله دیگری که باعث شده تا رقابت در شغلهای مختلف بسیار شدید شود این است که رشد جمعیت در این سالها و رو آوردن افراد به شغلهای تکراری باعث شده که رقابت در آن شغلها بالا بگیرد و در نتیجه کیفیت عرضه خدمات و محصولات برای کاهش قیمت بسیار پایین آمده است. کاهش کیفیت محصولات و خدمات باعث خرید کمتر مردم شده است و آنها فقط از محصولاتی استفاده میکنند که از کیفیت بالاتری برخوردارند و ضمناً حاشیه سود بسیار پایین، به دلیل شرایط رقابتی بازار، درآمدزایی را برای کسب و کارها بسیار سخت کرده است.
باور کنید که شرایط تغییر کرده است. این باور چه شما بخواهید و چه نخواهید به زودی در جامعه امروز ایران رسوخ خواهد کرد و کسانی که دیر به این باور برسند باز هم از قافله عقب خواهند ماند.
اما راه حل برای فائق آمدن بر این شرایط چیست؟
دو حالت پیش رو است. یا اینکه شما دارای یک کسب و کار هستید و یا اینکه میخواهید کسب و کاری راهاندازی کنید. در هر دو حالت مهم نیست که کسب و کار شما کوچک باشد و یا بزرگ.
در حالت اول اگر شما دارای یک کسب و کار هستید احتمالاً رقبای زیادی دارید و همواره در چالش رقابت به سر میبرید. برای اینکه بتوانیم شرایط جدیدی را خلق کنیم میبایست بازنگری مجددی در نوع و ویژگیهای محصول و خدمات خود داشته باشیم. ما باید یک موقعیت جدید در بازار خلق کنیم و خود را بیرقیب در آن موقعیت جدید قرار دهیم. اینکار یا با ارائه محصولات و یا خدمات جدید اتفاق میافتد و یا اینکه کافیست ارزش افزودهای برای محصولات و یا خدمات فعلی خود بیآفرینیم بهگونهای که رقبا نتوانند آن ارزش را بهزودی از شما تقلید کنند و شما در جایگاه جدید تا مدتها بیرقیب به فعالیت بپردازید. در وضعیت جدید راهکارهای مشتریمداری را بررسی کرده و آن را سرلوحه کسب و کار خود قرار دهیم. فراموش نکنید که اجرای فرآیندای بازاریابی مربوط به همه سازمان شما میشود. واحد بازاریابی در تمام سازمان شما از بالا به پایین جاری است و اگر بخواهیم واحد بازاریابی را در یک سازمان همانند بدن انسان تشبیه کنیم میتوان آن را به مویرگهای بدن تشبیه کرد که در تمام بدن وجود دارند.
حالت دوم این است که شما میخواهید کسب و کار جدید راهاندازی کنید. در این صورت به شما تبریک میگویم. شما میتوانید از همان ابتدا با جدی گرفتن و تاسیس واحد بازاریابی در سازمان خود و با تحقیق کامل و دقیق از شرایط بازار، نیازسنجی مخاطبان، برنامهریزی دقیق برای بازاریابی و تبلیغات، محصولات و خدمات جدیدی را ارائه دهید که هیچ رقیبی تاکنون آنها را عرضه نکرده باشد. و در مدت زمان اندک شما میتوانید جایگاه خوبی را در بازار کسب نمایید.
اکنون پیشنهاد میکنم این سئوال را در ذهن خود پاسخ دهید: آیا شما صرفنظر از اینکه کسب و کار دارید و یا میخواهید کسب و کار جدیدی راهاندازی کنید، برای کسب موقعیت جدید در شرایط اقتصادی موجود نیاز به مشورت با یک مشاور حرفهای در حوزه بازاریابی را در خود احساس میکنید؟ و یا اینکه فکر میکنید تمام فرآیندای بازاریابی اعم از تحقیق بازار، آنالیز رقبا، نیازسنجی مخاطبان و … را خود به تنهایی میتوانید انجام دهید؟
در نهایت باید بدانید که همواره دو انتخاب در پیش رو دارید: یا با همین شرایط فعلی به کار خود ادامه دهید و یا میبایست طرحی نو در اندازید. در هر دو حالت انتخاب با شماست.